حکم آزاد حقوق و دادگستری و عدالت آخرین مطالب
نويسندگان
پيام آندره ژيد اين است : دوست من زندگي را آنگونه که مردم به توپيشنهاد مي کنند ، مپذير و قرباني بت ها مشو.
*اگر اوقاتي را که بايد صرف هماهنگي و مشخص نمودن تکليف ما با خودمان باشد با بداهت ، صرف پيشنهادات هر از راه رسيده اي نماييم ، پس تکليف اراده ي شخصي و آزاد بشر چه مي شود؟
کسي که صلاح خويش را نداند و راه خود را پيدا نکند ، به ناچار با هر سازي مي رقصد و پيوسته سرود ديگران را مي نوازد، و عقايدش در انبوه آرا ، فرسوده شده و از بين مي رود.
«وصول به شخصيت عالي امکان پذير است به شرط آنکه انسان در تماس خود با امور زندگاني نگذارد به همان آساني که گوسفند ، پشم خود را در خارستانهايي که از آن مي گذرد از دست مي دهد ، روحش پاره پاره شود. (بالزاک ، کتاب چرم ساغري)»
با شناخت بايستگي و نبايستگي هاي خود و حذف انتخاب هشيارانه در مسائل زندگي ، به مصاحبه ي موجوديت مان بپردازيم.
برتولت برشت مي گويد: صور ت حسابت را خودت جمع بزن ، اين تويي که بايد بپردازي اش. روي هر رقمي انگشت بگذار و بپرس : اين براي چيست؟
مولوي اين مضمون را در ابيات زير به روشني بيان نموده است:
حق همي گويد چه آوردي مرا اندر اين مهلت که دادم من تو را
عمر خود را در چه پايان برده اي قوت و قوت در چه فاني کرده اي
گوهر ديده کجا فرسوده اي پنج حس را در کجا پالوده اي
گوش و چشم و هوش و گوهر هاي عرش خرج کردي ، چه خريدي تو ز فرش
**راستي هرگز در خلوت به روزي که گذرانديم و چگونگي آن انديشيده ايم؟!
منظورم اين نيست که به جمع و تفريق نفع و ضررهاي معاملات مادي خود بپردازيم.بلکه بايد ببينيم چه قدر صحبت بدهکاريم و دست چه کسي را گرفته ايم ؟! از بازار معنويات چه خريده ايم؟ چه گفته ايم ؟ چه اندوخته ايم ؟ چه قدر بار عاطفي مثبت و چه قدر بار عاطفي منفي داشته ايم؟ و......... ، اين ها سوالاتي است که يک انسان متعالي همواره در سر دارد.
حضرت علي (ع) مي فرمايد:
«خردمند را سزد که ساعتي آسوده از کار بگزيند و به حساب خود برسد و به دقت بنگرد که شبانه روز چه به دست آورده و چه از دست داده است. و در جاي ديگري مي فرمايد: به حساب خودت رسيدگي کن قبل از آنکه به حسابت رسيدگي شود.
پس به خود بياييم ، از خود بخواهيم و به خود بينديشيم. با تاثير پذيري از هر عقيده و ايده آلي ، هدف انسان گم مي شود. براي استقرار هر چيز تازه ، استقلال قلبي و دوري از تقليد ضروري است.
در اين عصر بزرگ انديشه ها، همواره « تاج مقبولي » بر سر کسي است که با يک فرح استقلال جويانه ي فکري بتواند ساختار بندگي و بردگي را فرو بريزد و زنجير گران آن را از روح خود باز گشايد.
واقعا ويران کردن يک موجودي که ساخته و پرداخته ي ديگران است چه ارزشي دارد وقتي خود را بي مايه بيابيم؟
با دانش محدود و اندوخته ي اندک ، تحت سيطره ي هر مرامي در آمده و عاقبت قرباني ناداني و جهالت ديگران خواهيم شد.
عاقل آن باشد که آن با مشعله است او دليل و پيشواي قافله است
پيرو نور خود است آن پيش رو تابع خويش است آن بي خويش رو
اما يک انسان با اراده ، آزاد و با غناي انديشه مي تواند خود به حل و فصل زندگي اش پرداخته و با اطمينان و آرامش قلبي اسير و ذليل هر توجيه ضعيفي نگشته و خود را معطل ديگران نکند.
(( ولي در اين ميان بايد به خاطر داشت که ارزش و حرمت رجوع نادان به دانا و مشورت در امور زندگي ، سخني ديگر است که همچنان بايد حفظ گردد.))
در اين بازار عطاران مرو هر سو چو بيکاران به دکان کسي بنشين که در دکان شکر دارد
يادتان باشد:
*خودمان گنجي هستيم که مي جوييم.
*اگر به خاطر حرفهاي ديگران از دنبال کردن اهداف خود عقب نشيني کنيد ، گويي به طور ضمني به آنها مي گوييد:
براي من نظر شما در باره زندگي از خودم مهم تر است ، من براي جلب رضايت شما مي کوشم تا آنچه از دستم بر مي آيد ، انجام دهم.
*هنگام استفاده از ماشين حساب قبل از هر کار بايد اعداد و ارقام مربوط به مساله قبلي را از روي آن پاک کرد در غير اين صورت بخشهايي از مسأله يا موقعيت قبلي به موقعيت جديد انتقال يافته و جواب صحيح به دست نمي آيد.
*از اين دنيا که مي رويم و به جان آفرين مي پيونديم از ما نمي پرسند که چرا فلان شخصيت برجسته نشديم؟ رمز و راز هاي عظيم حيات را از ما نمي پرسند. تنها سوال اين خواهد بود : که چرا خودت نشدي؟
انساني کاملأ فعال و تحقق يافته که تنها خودت توان شدنش را داشتي .
*اولين ماجراي عشقي که بايد در اين جهان با موفقيت به کمال برسانيم رابطه اي است که با خود داريم و تنها بعد از اين مرحله است که مي توانيم براي برقراري يک ارتباط آماده شويم و فقط پس از اين مرحله است که قادر به عشق ورزيدن هستيم و مي توانيم عشق ديگران را به درونمان راه دهيم.
موفق ، پرتوان و پيروز باشيد.
فهرست واژگان حقوقی
|
|||||||||||||||||||||||||||
|