حکم آزاد
حقوق و دادگستری و عدالت

 

خدا مي گويد:
اگر بندگانم بدانند كه من چقدر به ياد آنها هستم، ازفرط شادي خواهند مرد!!
پس به آن بندگانم مژده بده ، كساني كه سخن ها را مي شنوند ،آنگاه از بهترينش پيروي مي كنند.
 
ملاصدرا می گوید:


خداوند بی نهایت است و لامکان و بی زمان
اما به قدر فهم تو کوچک می شود
و به قدر نیاز تو فرود می آید
و به قدر آرزوی تو گسترده می شود
و به قدر ایمان تو کارگشا می شود



ادامه مطلب ...
سه شنبه 10 آبان 1390برچسب:دروغ,نيرنگ,خدا, :: 9:8 :: نويسنده : مهران پورباقر مهنه

 

اگر...
اگردروغ رنگ داشت هر روزشاید ده ها رنگین کمان از دهان ما نطفه می بست

و بیرنگی کمیاب ترین چیزها بود

اگر عشق ارتفاع داشت من زمین را زیر پای خودداشتم و تو هیچ گاه عزم صعود نمی کردی
آنگاه شاید پرچم کهربایی مرا در قله ها بهتمسخر می گرفتی

اگر گناه وزن داشت هیچ کس را توان آن نبود که گامیبردارد

اگر دیوار نبود نزدیکتر بودیم, همه وسعت دنیا یک خانه می شد
وتمام محتوای سفره سهم همه بود
و هیچ کس در پشت هیچ ناکجایی پنهان نمیشد

اگر خواب حقیقت داشت، همیشه با تو در آن ساحل سبز لبریز از نا باوریبودم

اگر همه سکه داشتند, دلها سکه را بیش از خدا نمی پرستیدند
و یکنفرکنار خیابان خواب گندم نمی دید
تا دیگری از سر جوانمردی بی ارزشترین سکه اش رانثار او کند

اگر مرگ نبود زندگی بی ارزشترین کالا بود, زیبایی نبود, خوبی همشاید

اگر عشق نبود به کدامین بهانه می خندیدیم و می گریستیم؟
کدام لحظهناب را اندیشه می کردیم؟
چگونه عبور روزهای تلخ را تاب می آوردیم؟
آری بیگمانپیش تر از اینها مرده بودیم, اگر عشق نبود

اگر کینه نبود قلبها تمام حجم خودرا در اختیار عشق می گذاشتند
و من با دستانی که زخم خورده توست
گیسوان بلندتو را نوازش می کردم
و تو سنگی را که من به شیشه ات زده بودم به یادگار نگه میداشتی و
ما پیمانه هایمان را شبهای مهتابی به سلامتی دشمنانمان پر می کردیم.
 

 مرگهراسناک نیست.
هراس مرگ از آنست که گریبان آدمی را تنها می گیرد و جدا میکند.
با هم به سراغ مرگ رفتن وحشتناک نیست.
زنده ياد شريعتي

سه شنبه 10 آبان 1390برچسب:وکیل,قاضی,دادگستری,دادگاه, :: 9:4 :: نويسنده : مهران پورباقر مهنه

داستان آموزنده ( زود قضاوت نکنید حتی...)

مسئولین یک موسسه خیریه متوجه شدند که وکیل پولداری در شهرشان زندگی می‌کند و تا کنون حتی یک ریال هم به خیریه کمک نکرده است. پس یکی از افرادشان را نزد او فرستادند.
مسئول خیریه
: آقای وکیل ما در مورد شما تحقیق کردیم و متوجه شدیم که الحمدالله از درآمد بسیار خوبی برخوردارید ولی تا کنون هیچ کمکی به خیریه نکرده‌اید. نمی‌خواهید در این امر خیر شرکت کنید؟

 وکیل: آیا شما در تحقیقاتی که در مورد من کردید متوجه شدید

که مادرم بعد از یک بیماری طولانی سه ساله، هفته پیش درگذشت و در طول آن سه سال، حقوق بازنشستگی‌اش کفاف مخارج سنگین درمانش را نمی‌کرد؟
مسئول خیریه: (با کمی شرمندگی) نه،
نمی‌دانستم. خیلی تسلیت می‌گویم.
وکیل: آیا در تحقیقاتی که در مورد من کردید
فهمیدید که برادرم در جنگ هر دو پایش را از دست داده و دیگر نمی‌تواند کار کند و زن و ۵ بچه دارد و سالهاست که خانه نشین است و نمی‌تواند از پس مخارج زندگیش برآید؟
مسئول خیریه: (با شرمندگی بیشتر) نه . نمی‌دانستم. چه گرفتاری بزرگی

وکیل: آیا در تحقیقاتتان متوجه شدید که خواهرم سالهاست که در یک بیمارستان
روانی است و چون بیمه نیست در تنگنای شدیدی برای تأمین هزینه‌های درمانش قرار دارد؟
مسئول خیریه که کاملاً شرمنده شده بود گفت: ببخشید. نمی‌دانستم اینهمه
گرفتاری دارید
وکیل: خوب. حالا وقتی من به اینها یک ریال کمک نکرده‌ام شما
چطور انتظار دارید به خیریه شما کمک کنم!؟

دیدی بازم داشتین قضاوت میکردن که آخ چه مرد خوبی ..به مادر خواهر برادرش کمک میکرده..همیشه زود قضاوت نکنید..

 

شنبه 7 آبان 1390برچسب:قضاوت , :: 13:43 :: نويسنده : مهران پورباقر مهنه

 

چهار قضاوت  در زمان خلافت امام علي عليه السلام

زد و خورد در حال مستى  
در زمان خلافت اميرالمومنين عليه السلام به آن حضرت گزارش رسيد كه چهار نفر در حال مستى يكديگر را با كارد مجروح نموده اند. امام عليه السلام دستور داد آنان را توقيف نموده تا پس از هشيارى به وضعشان رسيدگى كند، دو نفر از آنان در بازداشتگاه جان سپردند. اولياى مقتولين نزد اميرالمومنين عليه السلام آمده و خواستار قصاص از زندگان شدند، آن حضرت عليه السلام به آنان فرمود: شما از كجا مى دانيد كه اين دو نفر زنده ايشان را كشته اند و شايد خودشان يكديگر را مجروح نموده و مرده اند؟
گفتند: نمى دانيم ، پس شما خودتان با استفاده از دانش ‍ خدادادى تان بين آنان حكم كنيد.
امام عليه السلام فرمود: ديه آن دو مقتول به عهده هر چهار قبيله است و بعد از اخراج خونبهاى زخمهاى دو نفر زخمى ، باقيمانده به اولياى آن دو مقتول رد مى گردد
(۱).

 

يك نفر در آب غرق شد  
شش نفر در آب فرات سرگرم بازى بودند، يكى از آنان غرق شد، نزاع را نزد اميرالمومنين عليه السلام بردند، دو نفر از آنان گواهى دادند كه آن سه نفر ديگر او را غرق كرده اند، و آن سه نفر گواهى دادند كه آن دو نفر ديگر او را غرق كرده اند، اميرالمومنين عليه السلام ديه او را به پنج قسمت مساوى تقسيم نمود، دو قسمت به عهده آن سه نفرى كه دو نفر بر عليه ايشان گواهى داده اند، و سه قسمت به عهده آن دو نفرى كه سه نفر بر عليه ايشان گواهى داده اند (2).
شيخ مفيد در ارشاد پس از نقل اين خبر مى گويد: در اين قضيه هيچ قضاوتى تصور نمى شود كه از قضاوت آن حضرت به صواب نزديكتر باشد.

نشگون  
و نيز در همان زمانى كه اميرالمومنين عليه السلام در يمن تشريف داشت به آن حضرت خبر رسيد كه دخترى از روى بازيچه دختر ديگرى را بر دوش گرفته و دختر سومى از پايينى نشگون گرفته و او بناگاه پريده و دخترى را كه بر دوش داشته انداخته و منجر به مرگ او شده است .
امام عليه السلام فرمود: يك سوم ديه مقتول به عهده آن دخترى است كه او را بر روى شانه برداشته و يك سوم ديگر به عهده دخترى كه از او نشگون گرفته ، و يك سوم هم بر عهده خودش كه بطور بازيچه و عبث سوار شده است . اين خبر به سمع مبارك رسول خدا صلى الله عليه و آله رسيده آن را تائيد نموده بر صحتش گواهى داد
(۳).

وديعه  
مردى دو دينار و ديگرى يك دينار نزد شخصى به وديعت نهادند، يك دينار آنها تلف شد. اميرالمومنين عليه السلام درباره آنان فرمود: يك دينار از دو دينار موجود به صاحب دو دينار اختصاص دارد و دينار ديگر نيز بالمناصفه بين آن دو تقسيم مى شود (۴).
و نظير اين خبر است روايتى كه شيخ صدوق و شيخ طوسى به امام صادق عليه السلام نسبت داده اند كه دو نفر بر سر دو درهم با يكديگر نزاع مى كردند، يكى از آنان هر دو درهم را از خود مى دانست و ديگرى يكى از آنها را.
آن حضرت عليه السلام فرمود: كسى كه مدعى يك درهم است اعتراف دارد كه از درهم ديگر حقى ندارد، و درهم ديگر كه مورد نزاع است بين آنان بالمناصفه تقسيم مى شود
(۵).
و همچنين نظير آن را شيخ كلينى و صدوق و طوسى به امام محمد باقر عليه السلام نسبت داده اند كه از آن حضرت پرسيدند، مردى غلامى از ديگرى خريده و فروشنده دو غلام به خريدار تسليم نموده تا يكى از آنها را انتخاب كرده براى خود نگهدارد و ديگرى را به صاحبش رد نمايد و فروشنده قيمت غلام را نيز از مشترى تحويل گرفته است .
خريدار هر دو غلام را به طرف منزل مى برده ، اتفاقا يكى از آن دو در بين راه گريخته است . آن حضرت فرمود: مشترى غلام موجود را به صاحبش رد مى كند و نصف قيمتى را كه به فروشنده داده پس مى گيرد و براى يافتن غلام جستجو مى كند، اگر آن را يافت باز اختيار دارد هر كدام از آن دو را كه مى خواهد نگهدارد و آن نصف قيمت را كه از فروشنده گرفته باز به وى رد نمايد، و اگر غلام را پيدا نكرد از مال هر دو رفته ، نصفش از فروشنده و نصفش از خريدار
(۶).

------------------------------------------------

۱-ارشاد مفيد، قضاياه عليه السلام فى خلافته ، من لا يحضر، كتاب الديات ، باب حكم الرجل يقتل الرجلين او... حديث 7. تهذيب ، كتاب الديات باب الاشتراك فى الجنايات ، حديث 5.
۲- ارشاد مفيد، قضاياه عليه السلام فى خلافته . فروع كافى ، كتاب الديات ، باب الجماعه يجتمعون على قتل واحد، حديث 6. تهذيب كتاب الديات ، باب الاشتراك فى الجنايات ، حديث 3.
۳- ارشاد مفيد، قضاياه عليه السلام والنبى حى .
۴- من لا يحضر، باب 16، الصلح ، حديث 12. تهذيب ، باب الصلح ، حديث 14.
۵- من لا يحضر، باب الصلح ، حديث 8. تهذيب ، باب الصلح بين الناس ، حديث 12.
۶- فروع كافى ، كتاب المعيشه ، باب نوادر، حديث 1، تهذيب ، ج 7، ص 82، حديث 68.

منبع: حقوقدانان جوان http://alianvaliollah.blogfa.com/

شنبه 7 آبان 1390برچسب:عدالت , :: 13:40 :: نويسنده : مهران پورباقر مهنه

 

 

ای عدالت
مرا در زمره ی عاشقان خود بپذیر،و فیضی بخش تا سیمای تو را در پس پرده ی پندار و ریا از ستم بازشناسم.
من نیز در برابر سراسر منطق را به پای تو می ریزم و همه ی قوانین را به سوی تو می کشم،باشد که این معامله به هدایت اندیشه ی من و چیرگی تو بر لشکر ظلم انجامد.

منبع : حقوقدانان جوان

 

دو شنبه 2 آبان 1390برچسب:پروژه, :: 13:43 :: نويسنده : مهران پورباقر مهنه

 

دانشجويي مي گفت:
وقتی کاری یا پروژه ای به من سپرده میشه چند مرحله داره:
۱- استرس و غر زدن درباره حجم کار و اینکه جدید هست و تنهایی باید انجامش بدم و نیاز به جستجو داره و نظایر اون
۲- هیچ کاری نکردن و ادامه غر زنی  
۳- نزدیکیهای تحویل پروژه که میشه تازه میشینم شروع به سرچ کردن درباره کار و تحقیق درباره ابزارهایی که میتونم استفاده کنم و نظایر اون
۴- غر زدن درباره اینکه چرا خیلی از این ابزارها رو نمی شناسم و کی بفهمم و اینا؟
۵- نزدیکتر به پایان پروژه که ميشم تازه میشینم بالاخره شروع به کار می کنم
۶- وقتی تا حدودی کار دستم میاد و به قول معروف بهش فائق میشم و دیگه می فهمم باید چیکار کنم و مطمئن میشم که طبق زمانبندی میتونم تمومش کنم، ولش میکنم و شروع به ولگردی
۷- زمان ت فرا میرسه و غرهای من درباره اینکه زمان کمه و پروژه حجیم شروع میشه
۸- بالاخره ولگردی و غرزنی رو ول میکنم و طبق معمول شب امتحانی تا صبح بیدار میشینم و پروژه رو تموم می کنم
۹- غر زدن ها درباره اینکه باید بشینم گزارش کار بنویسم و ای وای چقدر گزارش کار سختتر از پروژه کار کردنه شروع میشه
۱۰- طبق معمول یکی دو روز اضافه میگیرم ولی هیچکاری نمیکنم
۱۱- دقیقا شب آخری که وقت اضافه گرفتم تا صبح میشینم و گزارش کار رو تموم میکنم!!
* یکی از بزرگترین مشکلات حرفه ای من (سوای از وقت تلف کنی و سیستم ثابت شب امتحانی در تمام دوران زندگیم!!) اینه که بلد نیستم به قول معروف اوت سورس کنم! یعنی چطور بگم استفاده و بکارگیری از Third party ها خودش یک هنره که من ندارم. یعنی ترجیح میدم همه بخشها رو خودم انجام بدم. برای مثال یادمه یه بار یکی از همکاران میگفت گزارشهاشو میده تایپیست مرکز براش تایپ کنه. یه بار سعی کردم روی کاغذ بنویسم و آخرش دیدم اصلا نمیشه. اونقدر کامنت اینور و اونور کاغذ گذاشتم که بعدش گفتم بابا چکاریه. دیگه تایپ کردن که مشکلی نیست!

پس در كارت دقت كن و از عقب مانده ها نباش چون از انجام كار تا عقب افتادن آن  يك تحرك فاصله است

ويك پند حكيمانه بشنو از لقمان حكيم :

وصيت لقمان حکيم به پسرش نسخه جديد
_پسرم! گروهي ، اگر احترامشان کني تو را نادان مي دانند و اگر بي محليشان کني از گزندشان بي امان نيستي. پس در احترام ،اندازه نگهدار*
_پسرم! سخت ترين کار عالم محکوم کردن يک احمق است.خون خودت را کثيف نکن*
_پسرم! با کسي که شکمش را بيشتر از کتاب هايش دوست دارد ، دوستي مکن*

 

 

ادامه را بخوانيد

نظرات كارشناسي  دانشجويان درباره سوسك
نظرات جمعی از دانشجویان ساکن در یک خوابگاه دانشجویی در مورد سوسک :
دانشجوی حقوق : با اینکه همیشه شاهد اعمال دانشجویان است ولی هیچوقت و در هیچ دادگاهی علیه آنان شهادت نمی دهد !
دانشجوی جغرافیا : مکان ، آب و هوا و شرایط محیطی در او تاثیری ندارد چون او همه جا هست !
دانشجوی مهندسی : شجاعتش برایم قابل تحسین است چون ماکت هر پل یا ساختمانی را که می سازم بدون توجه به احتمال تخریب آن ، به رویش می رود و افتتاحش می کند !
دانشجوی پزشکی : تنها موجودی است که از تیغ تشریح من هراسی ندارد و به طرفم می آید تا با فدا کردن جانش موجب پیشرفت علم پزشکی شود !
دانشجوی مدیریت : با آن جثه کوچک ، آنچنان خانواده پر جمعیتش را مدیریت و اداره می کند که انگار مدیر بودن باید در خون هر کس باشد و درس خواندن بی فایده است !
 
 


ادامه مطلب ...
یک شنبه 24 مهر 1390برچسب:لقمان, :: 10:22 :: نويسنده : مهران پورباقر مهنه

 

 
لقمان حکیم رضى الله عنه پسر را گفت:
 
امروز طعام مخور و روزه دار، و هرچه بر زبان راندى، بنویس . شبانگاه همه آنچه را که نوشتى، بر من بخوان. آنگاه روزه‏ات را بگشا و طعام خور.
شبانگاه، پسر هر چه نوشته بود، خواند.
دیروقت شد و طعام نتوانست خورد.
روز دوم نیز چنین شد و پسر هیچ طعام نخورد.
روز سوم باز هر چه گفته بود، نوشت و تا نوشته را بر خواند،آفتاب روز چهارم طلوع کرد و او هیچ طعام نخورد .
روز چهارم، هیچ نگفت . شب، پدر از او خواست که کاغذها بیاورد و نوشته‏ ها بخواند.
پسر گفت:
امروز هیچ نگفته‏ ام تا برخوانم.
لقمان گفت:
پس بیا و از این نان که بر سفره است بخور و بدان که روز قیامت، آنان که کم گفته ‏اند، چنان حال خوشى دارند که اکنون تو دارى.
 
همايش ابن سينا و فيلسوفان اسلامي سه شنبه گشايش مي يابد
خراسان - مورخ یکشنبه 1390/07/24 شماره انتشار 17958
 
 

همايش ابن سينا و فيلسوفان اسلامي روزهاي سه شنبه ۲۶ و چهارشنبه ۲۷ مهرماه از سوي بنياد حکمت اسلامي صدرا برگزار مي شود.آيت ا... سيد محمد خامنه اي در گفت وگو با مهر درباره اهداف برگزاري اين همايش گفت:هدف اول همايش بازنگري زندگي ، شخصيت و مکتب فلسفي ابن سينا در قالب طرح تدوين تاريخ جامع فلسفه و حکمت است که چند سالي است بنياد صدرا و انجمن علمي تاريخ و فلسفه وابسته به اين بنياد آن را دنبال مي‌کنند و هدف دوم بررسي زندگي و مکتب فلاسفه ديگر قبل و بعد از ابن سيناست که گمنام مانده اند وي توجه صرف به بعد پزشکي ابن سينا را ظلم به ساحت وي دانست و گفت: نبايد غفلت شود.

 

مقدمه روال عادي صدور پروانه وكالت دادگستري ، براي فارغ التحصيلان دانشگاهي رشته هاي حقوقي ، به صورت شركت در امتحانات ساليانه و طي مراحل گزينش اداري و سپس صدورپروانه كارآموزي وكالت و بعد از طي دوره كارآموزي و قبولي در امتحانات اختبار ، پروانه وكالت پايه يك دادگستري اعطاء ميگردد.
لكن حسب مقررات موجود ، ممكن است اشخاصي كه داراي سابقه كاري حقوقي يا قضائي هستند ، از طي دوره كارآموزي يا تمامي مقدمات مذكور معاف باشند و مستقيما پروانه پايه يك وكالت دادگستري براي ايشان صادر گردد . بنابر اين طرق كلي پذيرش و اعطاء پروانه وكالت به يكي از سه جهت ذيل ممكن است :

الف : آزمون ورودي ( متقاضيان عادي ، دارندگان مدرك كارشناسي حقوق )
ب : مشمولان بند « د » ماده
۸ لايحه استقلال كانون ( كارشناسان حقوقي بازنشسته اداري )
ج : مشمولان تبصره يك ماده
۸ لايحه استقلال كانون ( دارندگان پايه قضائي )

الف : آزمون ورودي

بقيه را در ادامه مطلب را بخوانيد.



ادامه مطلب ...
پيوندها



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 10
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 130
بازدید ماه : 1330
بازدید کل : 175237
تعداد مطالب : 133
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1


solid rgb(0, 0, 0); text-align: center; color: rgb(255, 255, 255);">ح
خدذ
رزژ
سشص
ضطظ
عغف
قکگ
لمن
وهی
="حقوقدانان جوان ایران">
استخاره آنلاین با قرآن کریم